وبلاگتکونی
مغزم سوت کشید! از موقعی که این وبلاگ رو ساختم تا الآن، 1605 روز گذشته! اولِکار کاراییاش این چیزی که الآن هست نبود. اسمش هم این نبود. امروز نشستم و شروع کردم به نگاه انداختن به مطالبی که از 1605 روز پیش تا الآن نوشتهام. منطقی بود که بعد از حدود 4 سال، نیاز به یک تکوندن مفصل، حسابی حس بشه. بعضی از مطالب که خیلی قدیمی بودند و دیگر نیازی به وجودشان نبود (مثل اخبار فیزیکی سالهای گذشته) را کلن پاک کردم. اما بعضی دیگر را که باز هم نیازی به وجودشان نبود، ولی مقداری از خاطراتم را زنده میکردند (مثلن یادآور روزهای خوب گذشته بودند یا دوستی زیر آن مطلب نظری فرستاده بود) ریختم داخل قدیمیجات.
چندی هم هست که سه بخش خاطرات کوتاه، از هر دری سخنی و گنجشکانه را به موضوعهای وبلاگ اضافه کردهام. در خاطرات کوتاه از داستانهای جالب زندگیام که احتمالن بیشتر رگهای از طنز دارند مینویسم و از هر دری سخنی هم برای به اشتراکگذاری مطالب جالبیست که میخوانم و دوست دارم که شما هم بخوانیدشان. گنجشکانه هم برگردان فارسی توییتر است؛ البته از نظر من! مطالبی که آنجاست، مطالبیست که اگر توییتر داشتم در آن میگذاشتم. کوتاه و مختصر. لینکش هم جداگانه در نوار بالایی وبلاگ قرار دارد. این را هم بگویم که گنجشکانههایم در صفحهی نخست وبلاگ نمایش داده نمیشوند. پس اگر مشتاقید، همان لینک را دنبال کنید.
نکتهی دیگری که باقی میماند این است که بیشتر مطالب و پاسخهای نظراتِ داخل مطلبهای قدیمیجات، حاصل طرز تفکر و رفتارم در بازهی زمانی بین 3 تا 4 سال گذشته است. پس منطقی است که در بعضی موارد اختلافهایی با طرز تفکر و رفتار حال حاضرم داشته باشند. دقت فرمایید!