امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
پنجشنبه, ۲ تیر ۱۴۰۱، ۰۱:۳۹ ب.ظ

🐤

دقایقی بود خنکای بهار را از خانه دَک کرده‌بودیم و از درِ تیرماه رفته‌بودیم به استقبال گرمای تابستان، که بعد از دهه‌ها، حس تتبع‌‌ام گل کرد که از برای چه نامِ ماهِ مدخلِ فصلِ گرما، این زادگاهِ زمانیِ ما، این است؟! اصلن معنایش چی‌ست؟! فکری شدم. با خود گفتم بعید است در این جای‌گاه ربطی به خدنگ و فشنگ و تفنگ و این‌طور چیزهای اَنگ‌دار داشته‌باشد؛ که اگر مقصود از بهمن همانی است که از کوه می‌ریزد یا همانی است که مردم دودش می‌کنند، مقصود از این تیر هم همان‌هایی است که بالا گفتم!

پس دست‌به‌ماسماسک شدم و جوریدم پیِ مقصود... فکر می‌کنی دکتر معین در رساله‌اش برابر «تیر» چه نوشته‌بود؟ مرقوم فرموده‌بودند «پاییز، خزان»! به آنی دندان‌هایم فر خوردند شازده‌جان! آخر مگر می‌شود؟! خط‌وربط تیرِ تموز را چه به خریف و خزان آخر؟! در آن ظلمتِ شبانه افتادم پی کندوکاو تا رسیدم به این نیم‌چه مقال. دیگر برای‌م مبرهن شد که انگار با تکیه بر تقاویمِ افغانستانی و تاجیکستانی و شعرِ قدمای خراسان، «تیر» و حتا «تیرماه» در معنای فصل خزان بوده. از برای مثال، در این بیت ابوالقاسمِ ارج‌مند امعانِ نظر کن: بهار و تموز و زمستان و تیر / نیاسود هرگز یلِ شیرگیر!

باری، پُرگویی نکنم شازده‌جان. این بندۀ مفتون که همیشه تحسرِ گسسته‌گی از خزان را داشت، نمی‌دانست ماهِ میلادش، از بن، زمانی نشانی برای خزان بوده!

باقی را هم که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی

إلى اللقاء

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۱/۰۴/۰۲
امید ظریفی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">