🐤
بهنظر بنده، مادامی که وقتی با ماسماسکِ آدم تماس میگیرند اتصالِ آن با شبکۀ جهانی برای چند ثانیهای قطع میشود، و این بشرِ دوپایِ بادبهغبغبانداخته -با اینهمه دبدبه و کبکبه و تا ماه و بهرام رفتن- هنوز نتوانسته راهحلی برای آن دستوپا کند، غلط میکند کسی از ابنای این بشر اگر دهان باز کند به پیشرفت علم و تکنولوژی و اینجور مزخرفات؛ مخصوصن از نوع مهندس مخابراتش! گوشت را بدهکار چرندوچرندها و وعدههای این جماعت نکن. این قماش اگر بیلزن بودند بیلی به باغچۀ خودشان میزدند شازدهجان.
بهقول خواجۀ شیراز:
غیرتم کشت که محبوب جهانای، لیکن
روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد!
زیاده جسارت است...
بعدالتحریر: یقینن خودش تابهحال روایت کرده برایتان. دم ظهری خواهرکوچیکهتان را در عطاری حاجیونس دیدم و جویای دیشب شدم. الحق که داهیدختری است! شرط کرد که یا برایش از بقالی پسر تابانخانم کیک و آبمیوه میخرم، یا هیچ نمیگوید! خریدم. گفت آخر شب، وقتی شرّشان را کم کردهاند، از دهانت شنیده که گفتهای دلت رضا نیست. پرچمت بالاست شازدهجان!
بعدالتحریر :))