امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
دوشنبه, ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۵:۳۵ ق.ظ

سری پنجم خاطرات کوتاه

نُه. کوچیک که بودم (بازم حول و حوش اوایلِ ابتدایی) فکر می‌کردم چک کردن پاسپورت برای خروج از کشور حتمن باید لبِ مرز انجام بشه! به همین دلیل تصور می‌کردم کسایی که زمینی سفر می‌کنن، دم مرز پیاده میشن و از یه اتاقک کوچیک، که توش پاسپورت‌ها رو چک می‌کنن، رد میشن و میرن توی اون یکی کشور و بعد مسیرشون رو ادامه میدن. اما هرکار می‌کردم نمی‌تونستم بحث چک کردن پاسپورت توی سفرهای هوایی رو برای خودم هضم کنم و به نتیجه برسونمش. توی یه بازه‌ی زمانی خیلی فکر کردم به این موضوع و به ترتیب فرضیه‌های زیر رو برای خودم دادم:

یک. وقتی هواپیما به مرز نزدیک میشه، مهمان‌دارها میان و همون‌جا توی هوا پاسپورت‌ها رو چک می‌کنن! :-| مدتی با این فرضیه خوش بودم تا اینکه به این مشکل برخوردم که خب اگه یه نفر پاسپورتش اوکی نبود، چی میشه؟! هواپیما رو برمی‌گردونن به فرودگاه مبدا؟ یا مثلن مسیر رو ادامه میدن و وقتی رسیدن به مقصد، اون طرف رو با یه پرواز دیگه برمی‌گردونن؟ اگه کل پرواز پاسپورت‌شون مشکل داشت چی؟ خلاصه این سوال‌ها و ده‌ها سوال دیگه باعث شد که به این نتیجه برسم که این فرضیه‌ام نمی‌تونه چندان درست باشه! پس رفتم سراغ فرضیه‌ی بعدی...

دو. لبِ مرزِ کشورها یه فرودگاه‌های کوچیکی تعبیه شده که هواپیما اونجا میشینه، بعد مسافرها پیاده میشن و میرن توی همون اتاقکه و پاسپورت‌هاشون چک میشه و بعد از اینکه وارد خاک اون یکی کشور شدن، دوباره سوار همون هواپیما میشن و به راه خودشون ادامه میدن! :-| یه چند مدتی هم خودم رو با این فرضیه راضی کردم تا بالاخره به این مشکل رسیدم که فرض کن از ایران بخوایم بریم ژاپن! خب از هزارتا کشور باید رد بشیم و هر بار هم باید برای ورود به هرکدومشون لب مرز فرود بیایم تا پاسپورت‌هامون رو چک کنن و بتونیم دوباره به مسیرمون ادامه بدیم. اینقدر در نظر خودِ اون‌موقع‌م فرآیند حوصله‌سربر و کم‌بازدهی بود که مجبور شدم این فرضیه‌ام رو هم رد کنم!

خلاصه که یک روز بالاخره مشکلم رو با خونواده در میون گذاشتم و بعد از مدت‌ها تفکر و تاملِ بسیار فهمیدم روندِ کار چطوریه (-:

درسِ اخلاقی: گاهی به نتیجه نرسیدن‌هامون به خاطر فرض‌های اولیه‌ی اشتباهیه که داریم! اون‌ها رو درست کنیم، بقیه‌اش حله!

 

دَه. فکر کنم خود نُه به اندازه‌ی دو تا خاطره می‌ارزید! علی برکت الله...

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۳۱
امید ظریفی

نظرات (۶)

۳۱ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۶:۴۴ مهدی صالح پور
:))
پاسخ:
((-:
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۰۳:۱۳ خورشید ‌‌‌
عالی بود. :دی
پاسخ:
ممنون! (-:
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۱۹:۳۱ نیوشا یعقوبی
واااای :)) من منتظر بودم بگین اگه پاسپورتش اوکی نبود چتر نجات بهش میبستن مینداختنش پایین یا مثلا چتر نجاتم نمیبستن همینطوری مینداختنش پایین درس عبرتی شه برای همگان :))
پاسخ:
اینقدر دیگه خشن فکر نمی‌کردم در زمان کودکی (-:
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۱۲ نیوشا یعقوبی
برای بچه ها اینا خشن محسوب نمیشن
پاسخ:
ولی در کل اگه چک کردن پاسپورت اینطوری بود، این ایده خیلی کارایی داشت!
۰۱ خرداد ۹۷ ، ۲۲:۲۲ نیوشا یعقوبی
:دی فکر کنین یهو یکی با چتر چمدون به دست می اومد پایین :)) صحنه خنده‌ داری بود
پاسخ:
+ از کجا میای؟
- سوار پروازِ پاریس بودم. پاسپورتم مشکل داشت، انداختنم پایین!
من تا قبل اینکه پروسه ی تیک آف و لندینگ هواپیما رو ببینم، فکر میکردم هواپیما از تهش میشینه رو زمین (مثه موشک) بعد میره تو هوا و افقی میشه و آدما میرن میشینن سرجاشون.میخواد بشینه هم به همین منوال. زاااااااارت عمودی میاد روی زمین -_-
هااا قطار رو هم قبل اینکه توش رو ببینم فک میکردم قطار صندلی نداره و آدما مثل جنگ جهانی اول همه ایستاده ن 
پاسخ:
واقعن عجب! (-:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">