امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
يكشنبه, ۶ دی ۱۳۹۴، ۱۰:۵۱ ب.ظ

اردک سیاه

 

«اردک سیاه» کتابیست جنایی از خانم ژانت تیلور لایل. قصه در مورد دو پسربچه‌ی نوجوان است که یک روز وقتی در لب دریا مشغول پرسه زدن بودند، یک جسد را با لباسی رسمی در نزدیکی ساحل پیدا می‌کنند و کنجکاویشان آن‌ها را دردسرهایی می‌اندازد. داستان در اواخر دهه بیست میلادی و زمانی که قانون ممنوعیت قاچاق در آمریکا در جریان بوده رخ می‌دهد. آن زمان دقیقن اوج قاچاق کالا در آمریکا بوده است و پلیس تمام تلاش خود را برای انهدام کشتی‌های قاچاق می‌کرده.

این اولین رمان جنایی‌ای بود که خواندم؛ پس خیلی نمی‌توانم آن را با رمان‌های دیگر که این موضوع را دنبال می‌کنند مقایسه کنم و در نتیجه چیز زیادی هم برای نوشتن ندارم؛ ولی داستان به هر حال دارای جذابیت زیادیست و من دوستش داشتم. یکی از عواملی که باعث این علاقه شد این بود که در بعضی از جاها واقعن نمی‌شود تا حتی یک خط جلوتر را حدس زد که چه خواهد شد؛ و همین و استرس آن موقع خیلی میچسبد! (:

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۴/۱۰/۰۶
امید ظریفی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">