از زروان تا مهبانگ - آشنایی با کیهانشناسی نوین
«از زروان تا مهبانگ - آشنایی با کیهانشناسی نوین» کتابیست از دکتر رضا منصوری، استاد فیزیک دانشگاه شریف و به نظر من بهترین دلسوز علم این کشور. من فقط یکبار ایشان را از نزدیک دیدهام؛ در همایش ملّی گرانش و کیهانشناسی 93. اما همان یکبار کافی بود تا ایشان تاثیرشان را بر من بگذارند. به نوعی صحبتهای ایشان در اختتامیهی این همایش مسیر کلی آینده من را تا حدودی مشخص کرد.
و اما کتاب! همانطور که از اسم آن میتوان حدس زد، این کتاب در مورد تاریخچهی کیهانشناسی (و به طور کلی سیر تکامل علم و تفکر علمی) از ابتدا تا کنون است. این کتاب جزء کتابهایی است که من اسمشان را گذاشتهام «فیزیک و مشتقاتش برای همه!». متن کتاب سختی و پیچیدگی خاصی ندارد و سختترین بخشش شاید معرفی «اُمگای بزرگ» به عنوان چگالی جهان ماست اگر تخت باشد! کتاب در مجموع از بیست و سه فصلِ تقریبن ده صفحهای تشکیل شده که موضوعات فصلهای آن از خیالپردازیهای دوران گذشته شروع میشود و تا آشنایی با ابزارهای پیچیدهی امروزی و آشنایی مختصری با نسبیت عام و مدلهای عالم و ماده تاریک و انرژی تاریک، که به نوعی مهمترین مباحث علوم فیزیکی در زمان حال هستند، ادامه مییابد. نکته قابل توجه این است که نویسنده تقریبن در پایان هر فصل موضوعِ بحثِ علمیِ آن فصل را به شرایط علمیِ امروزهیِ کشور به طور خیلی زیبا پیوند میدهد و به سیاستگذاران علمی کشور گوش زد میکند که اگر الآن بذری بکارید نباید انتظار داشته باشید که گیاهِ آن فردا سر از خاک بیرون بیاورد؛ بلکه باید چه بس فرداهایی بگذرد تا نتایج کار شما مشخص شود. نکتهی دیگری هم که کلن در مورد دکتر منصوری وجود دارد این است که ایشان به شدّت به تاریخ علم اهمیت میدهند؛ به طوری که در کتابهایشان برای ذکر تاریخها حتمن از تاریخ شمسی آن رویداد در کنار تاریخ میلادی آن استفاده میکنند؛ و دلیلشان هم این است که مثلن اگر بگوییم فلان اتفاق در سال 1904 افتاده، هیچکسی در ایران درکی از این زمان ندارد، ولی اگر بگوییم آن رویداد در سال 1904/1283 اتفاق افتاده است، حداقل طرف مقابل به این پی میبرد که همزمان با حکومت قاجاریه بر ایران بوده است.
سخنرانی دکتر منصوری در اختتامیهی همایش گرانش و کیهانشناسی 93 - دانشگاه صنعتی شریف: (نقل به مضمون)
حدود پنجاه سال پیش که اوّلین کنفرانس فیزیک ایران برگزار شد، فقط چهل نفر در آن شرکت کردند. اینطور هم نبود که ملّت بیایند و مقاله بدهند! نوبتی در مورد موضوعات روز حرف میزدیم. اما حالا واقعاً نسبت به گذشته پیشرفت کردهایم که در چنین همایش تخصصیای حدود 200 نفر شرکت کردهاند. حتی در همین موضوع همایشِ امروز هم پیشرفت کردهایم. ببینید الآن دیگر موضوعات ده سال پیش مطرح نیست و حتی کلیّت موضوعات مورد بحث در این زمینه هم عوض شده. این حرکتِ رو به جلو است ولی هنوز تا نقطهی مطلوب فاصله داریم. ببینید الآن به فرض مثال من که در این موضوعات مطالعه کردهام اگر بگویم که دیگر نمیخواهم کار کنم، چه اتفاقی در دنیا میافتد؟! هیچی! حالا اگر خیلی کارم درست باشد چند تا از دانشجویانم ناراحت میشوند که دیگر استاد ندارند؛ که البته این مشکل هم خیل زود حل میشود! اما آیا در دنیا اتفاق خاصی رخ میدهد؟! نه! ولی مثلاً اگر ایران بگوید که دیگر در صنایع نظامی نمیخواهد پیشرفت کند و دانش خود را در همین حد نگه دارد، واقعاً دنیا متحول میشود. به نظر من سی سال دیگر نباید اینطور باشد. منظورم این نیست که سی سال دیگر باید د راین همایش بهجای 200 نفر 1000 نفر شرکت کنند. نه! منظورم این است که سی سال دیگر از همین 200 نفر شرکت کننده در همایش باید حداقل پنج نفر از همان دسته باشند که اگر بگویند دیگر کار نمیکنیم دنیا به هم بریزد. دانشجویان جدید و دکتری الآن ما باید با این طرز فکر کار کنند. ما تا حالا از دادههای کشورهای دیگر استفاده میکردیم و کار میکردیم اما حالا دیگر نباید این راه را ادامه بدهیم. حالا دیگر باید استراتژی خود را عوض کنیم و خودمان به دنبال تولید داده بیفتیم.
پ.ن: «زروان» نام خدایی ایرانی است.
این مطلبتم با حال بود ، خوشحال می شم از آخرین پست سایت من هم دیدن کنی
عنوان مطلب : تصاویری از بهشت روی زمین
http://ariae.ir/30255-hitachi-park-japon.html