من، محمدامین، علی شیرالی و هتل فرهنگیان
همانطور که شما نمیدانید (و تا چند لحظه دیگر خواهید دانست!) روز پنجشنبه و جمعه هفته گذشته، یعنی 18ام و 19ام دی ماه 93 من و دوست سال سومیام (محمدامین لاری پور) میزبان آقای علی شیرالی، طلا 2 فیزیک امسال، بودیم. ایشون حدود ساعت 7 شب روز چهارشنبه با اتوبوس به یزد رسیدند و آقای لاریپور به پیشواز ایشون رفتند و از آن سمت هم به سمت هتل فرهنگیان برای اسکان رهسپار شدند. قرار بود برای اینکه بیشترین استفاده رو از حضور ایشون ببریم، کلاسها در همان هتل برگزار شود. من هم صبح چهارشنبه حدود ساعت 7:50 به آنها پیوستم و برای اولین بار یک مدالآور المپیاد فیزیک را از نزدیک دیدم! یک آدم ریش و سبیلدار (!)، کم حرف، مذهبی، مقید به مسائل مختلف و از همه مهمتر "ساده" از هر لحاظ. وقتی به هتل رسیدم علی {شیرالی} و محمدامین {لاریپور} در حال تناول صبحانه بودند. بعد از سلام و احوال پرسی و اتمام صبحانه به اتاق رفتیم و کلاس شروع شد. تا ظهر با هم کار کردیم و در این بین هم آقای حسامیفر، معاون پژوهشی مدرسمون، هم سری به ما زدند و از امکانات آموزشی بسیار استاندارد کلاس دیدن کردند. اتاقی که در آن بودیم دو نفره بود و چون قرار بود که ایشون تا شنبه با ما باشند، ساعت 2 بعدازظهر بعد از خوردن ناهار به اتاق جدید سه نفرمان رفتیم و کلاس را ادامه دادیم تا آقای شیرالی و بنده و محمدامین لاریپور سر یک مسئله دوره به توافق نرسیدیم و ایشون آن تلفن کذایی را به دوستشان (آقای خادم، طلای امسال فیزیک) زدند تا از ایشون کمکی بگیرند. بعد از اتمام تلفن ایشون به ما گفتند که متاسفانه بعد از 8 هفته که از کلاسهای دوره 10 میگذرد، این هفته برای اولین بار شنبه با دکتر شیرزاد کلاس دارند و حتماً جمعه شب باید بروند تهران. دوستانی که دکتر شیرزاد و مکانیک دوره 10 رو میشناسند میفهمند که چرا حتماً باید میرفتند.