امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
سه شنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۰۳ ب.ظ

اول دانش‌گاه، بعد خانقاه!

در این شلوغی‌ها که مجال نفس‌کشیدن نیست و بلاهای زمین و آسمان و دانش‌گاه گذاشته‌اندمان بیخ دیوار و بسته‌اندمان به رگبار، او هم لطف فرموده و حکم داده به بررسی تطبیقی انسان کامل عزیزالدین نَسَفی با دیوان حافظ، برای یافتن تأثیراتی که خواجه در ابیات‌ش از کلمات و تفکرات این سالک راه حق گرفته. باری، شما هم بخوانید نصیحت پایان رسالۀ نخست این مصحف را با رسم‌الخط تصحیح ماریژان موله، که هر تغییر دل‌خواه بنده -صحیح یا غلط- موجب لرزش نسفی و موله در قبر است!

ای درویش! باید که بر دنیا و نعمت دنیا دل ننهی و بر حیوة و صحّت و مال و جاه اعتماد نکنی، که هر چیز که در زیر فلک قمر است و افلاک بر ایشان می‌گردد بر یک حال نمی‌ماند، و البته از حال خود می‌گردند. یعنی حال این عالم سفلی بر یک صورت نمی‌ماند، همیشه در گردش است، هر زمان صورتی می‌گیرد و هر ساعت نقشی پیدا می‌آید. صورت اوّل هنوز تمام نشده است و استقامت نیافته است که صورت دیگر آمد و آن صورت اوّل را محو گردانید؛ بعینه کار عالم بموج دریا می‌ماند یا خود موج دریاست، و عاقل هرگز بر موج دریا عمارت نسازد و نیّت اقامت نکند.

ای درویش! درویشی اختیار کن، که عاقل‌ترین آدمیان درویشانی‌اند که باختیار خود درویشی اختیار کرده‌اند و از سر دانش نامرادی برگزیده‌اند، از جهت آنکه در زیر هر مرادی ده نامرادی نهفته است بلکه صد و عاقل از برای یک مراد صد نامرادی تحمل نکند ترک آن یک مراد کند تا آن صد نامرادی نباید کشید.

ای درویش! بیقین بدان که ما مسافرانیم و البته ساعةً فساعةً درخواهیم گذشت و حال هر یک از ما هم مسافر است و البته ساعةً فساعةً خواهد گذشت و اگر دولت است می‌گذرد و اگر محنت است هم می‌گذرد. پس اگر دولت داری اعتماد بر دولت مکن که معلوم نیست که ساعة دیگر چون باشد و اگر محنت داری هم دل خود را تنگ مکن که معلوم نیست که ساعة دیگر چون باشد، در بند آن مباش که آزاری از تو بکسی رسد، بقدر آنکه می‌توانی راحت می‌رسان. والحمدلله ربّ العالمین.

 

و اما کلاغان خبر آورده‌اند که عده‌ای بعد از خواندن جملۀ نخست این مطلب، این‌گونه برداشت کرده‌اند که انگار کارهای دانش‌گاه مزاحم نگارنده است. از آن‌جا که انگار نسفی در کتاب مبارک‌ش برای هر چیزی که بگویید پاسخی دارد، این دوستان را هم ارجاع می‌دهم به خودش که...

تا سخن دراز نشود و از مقصود باز نمانیم، ای درویش! طریقی که موصل است بکمال یک طریق است، و آن طریق اوّل تحصیل است و تکرار و آخر مجاهدت و اذکار است. باید که اوّل بمدرسه روند، و از مدرسه بخانقاه آیند. هرکه این چنین کند، شاید که بمقصد و مقصود رسد، و هرکه نه چنین کند، هرگز بمقصد و مقصود نرسد. ای درویش! هرکه بمدرسه نرود، و بخانقاه رود شاید که از سیر الى الله با بهره و با نصیب باشد و بخدای رسد، امّا از سیر فی الله بی‌بهره و بی‌نصیب گردد.

 

دیگر همین دیگر! باقی بقا. (-:

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۳/۲۰
امید ظریفی

نظرات (۱)

۲۰ خرداد ۹۹ ، ۱۸:۳۵ خورشید ‌‌‌

به هرجا بنگرم ابن‌عربی میاد یقه‌م رو می‌چسبه. 

تو چرا می‌خونی این‌ها رو؟ ما رو مریض کرده‌ند کافی نیست؟ :))

پاسخ:
عجب. (-:
در کل که حیف‌ه این‌ها خونده نشن. اما به‌طور خاص، این یکی مشق یه دوره است که توش شرکت کردم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">