امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
جمعه, ۲۱ تیر ۱۳۹۸، ۰۳:۳۳ ق.ظ

هُوم

محمد: توی اروپا با یهودی‌هایی صحبت کردم که می‌گفتن «ما اعتقادی به خدا نداریم» و وقتی می‌پرسیدم که آیا شما یهودی هستید، جواب می‌دادن «آره، ما یهودی هستیم، ولی به خدا اعتقاد نداریم»! تو به خدا اعتقاد داری؟

اسوِتا: اول از همه بگم که این سوال خیلی سوالِ شخصی‌ای‌ه؛ اما بله، تو می‌تونی یهودی باشی و خدا رو قبول نداشته باشی؛ چون در اصل یهود یه سنت‌ه. سنتی‌ه که فرهنگ داره، موسیقی داره، غذا داره، رسم و رسومات داره. مثلن ما یه مراسم سنتی داریم به اسم پِسَح که همه‌جور آدمی توی اون شرکت می‌کنه. این یه مراسم مذهبی‌ه، اما کسایی که توی اون شرکت می‌کنن لزومن مذهبی نیستن.

محمد: بله! اما موسیقی و فرهنگ و تاریخ و این‌طور چیزها بر مبنای کشوره، نه مذهب... 

اسوِتا: (لب‌خندِ تلخی می‌زند) ما برای سال‌ها کشوری نداشتیم، برای قرن‌ها، برای دوهزار سال. کشور ما... خونه‌ی ما هرجایی بود که می‌تونستیم نفس بکشیم.
 

 

این کلمات قسمتی بود از صحبت‌های محمد دلاوری با اسوِتا کُندیش، خواننده‌ی یهودی‌ای که کودکی‌اش را در اسرائیل گذرانده، در کافه‌ای در آلمان، در مستندِ تازه‌منتشرشده‌ی متولد اورشلیم. مستندِ کوتاهی که دیدن‌ش را به‌شدت توصیه می‌کنم. روایتی از محمد دلاوری که در طول سفرش به یکی-دو کشور اروپایی، با چندین یهودی (از همین خانم کُندیشِ خواننده گرفته تا خاخامی یهودی و خبرنگاری که در جنگ 22روزه در ارتش اسرائیل بوده) صحبت می‌کند و نظرشان را در مورد صهیونیسم و اسرائیل می‌پرسد. هرچه نباشد، این 40 دقیقه فرصتی است برای شنیدنِ حرف‌های آن طرف دعوا! فرصتی که کم پیش می‌آید. 

در موردِ اول تا آخر مستند حرف‌های زیادی می‌شود زد. کلن ساخته‌های حسین شمقدری را می‌پسندم. از انقلاب جنسی‌ها و میراث آلبرتاها گرفته تا الف‌الف پاریس و همین متولد اورشلیمِ یک‌روزه. جدای از دغدغه‌‌مندی‌اش، این‌که موضوعاتی را انتخاب می‌کند که به هر دلیلی کم‌تر در جامعه‌ی ما مورد بحث قرار گرفته‌اند برای‌م قابل ستایش است. یکی از تکنیک‌هایِ جالبی هم که تقریبن در همه‌ی مستندهایش مشهود است این است که درست است که در ساخته‌هایش هر حرفی را می‌زند و هر ایدئولوژی‌ای را به مخاطب نشان می‌دهد؛ اما آخرِ کار، مستند را با چیزی که تفکر و اعتقاد خودش است به پایان می‌رساند تا بیش‌تر در ذهن مخاطب بماند. خیلی زیرپوستی و شیک! فعلن همین...

+ دیدنِ این ویدئو را از دست ندهید. اول‌ش جالب بود و آخرش زیبا.

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۲۱
امید ظریفی

نظرات (۱)

البته تو این مستند همش حس میکردی(لااقل حس خودم) قراره تفکری به شما تحمیل بشه...
نمیدونم این مستند رو نسبت به قبلی ها نپسندیدم...
شاید برای مستند سازی که تجربه میراث آلبرتا و انقلاب جنسی که مستند های چند قسمتی هستن رو داره اینجوری به روایت پرداختن و روایت کردن اتفاق خوبی نیست...
این نظر شخصیم هست و لزوما هم درست نیست...
اما خب به نظرم باید یه سری مبنا هارو باز میکرد و توضیح میداد...
و اینکه اعتقاد دارم آقای شمقدری بسیار زیرک هستن...
 روایت داستان برای کسی که شاید در این فضا نباشه طرح مسئله یا حل مسئله ای نداره،صرفا یک روایت هست...
پاسخ:
تحمیل تفکر از کدوم طرف؟

به‌نظرم اتفاقن خط مشی مستند خیلی شبیه میراث آلبرتاها و انقلاب جنسی‌ها بود. کلن فکر می‌کنم شمقدری شیوه‌ی روایت خودش رو داره. نمودش رو به‌راحتی می‌شه توی شباهت چند مستند آخرش مثل میراث آلبرتا 3، انقلاب جنسی 3 و همین متولد اورشلیم دید.

در مورد بازکردنِ تئوری مبناها هم شاید تاحدی باهاتون موافق باشم، اما طبقِ شرایط سختی که ساخت این مستند داشته فکر می‌کنم تونسته تا حد خوبی از پسِ این کار بربیاد. بالاخره اول‌ش کلیت حرف طرف مقابل رو می‌گه و  آخرش هم حرف خودش رو می‌زنه! (-:

خط آخر رو هم تایید می‌کنم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">