امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
شنبه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۷، ۱۰:۰۸ ب.ظ

‌‌

شنیده‌ام همراهِ ابوی و والده‌ی گرامی و اخویِ گلابی‌ات عازم ناحیه‌ی قبله‌مان هستی. هم فال باشد و هم تماشا. وعظ و وصیتی هم نیست، خودت دیگر بزرگ شده‌ای. فقط این‌که فراموش نکن دعاهای اصلی را!

این رقعه را هم صرفن برای این قلمی کردم تا ببینی چه کرده‌ای که کتاب‌خانه‌ام هم رو سوی شمایل تو دارد شازده! به حرفش گوش کن و آن دور و بر چراغ کم‌سویی پیدا کن و میانِ نیایش و رازگویی‌هات روی ماهش را هم ببوس...

پی‌نوشت: البته باور کن بودنِ آن «کوچولو» دست من نبوده و نیست هم؛ وگرنه غیر از «جان» و کلمه‌های وابسته، غلط کرده بخواهد چیزی بعدِ «شازده» بیاید!

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۳/۲۶
امید ظریفی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">