امید ظریفی

امید ظریفی
سَرگَشتِۀ مَحض‌ایم و دَرین وادیِ حِیرَت
عاقِل‌تَر اَز آن‌ایم کِه دیوانِه نَباشیم

حتا هنوز هم، هم‌چنان همین!
تا ببینیم خدا چی می‌خواد...
بایگانی
دوشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۷، ۰۶:۲۰ ب.ظ

گریه نکن ری‌را...

دریافت - 7.29 مگابایت

 

سرانجام باورت می‌کنند

باید این کوچه‌نشینانِ ساده بدانند

که جُرمِ باد، ربودن بافه‌های رویا نبوده است

 

گریه نکن ری‌را

راه‌مان دور و دل‌مان کنار همین گریستن است

دوباره اردی‌بهشت به دیدنت می‌آیم

 

خبر تازه‌ای ندارم

فقط چند صباحِ پیش‌تر

دو سه سایه، که از کوچه‌ی پایین می‌گذشتند

روسری‌هایِ رنگینِ بسیاری با خود آورده بودند

ساز و دُهُل می‌زدند

اما کسی مرا نمی‌شناخت

راه‌مان دور و دل‌مان کنار همین گریستن است

 

خدا را چه دیده‌ای ری‌را

شاید آن‌قدر بارانِ بنفشه بارید

که قلیلی شاعر، از پیِ گلِ نی

آمدند، رفتند دنبالِ چراغ و آینه

شمع‌دانی، عسل، حلقه‌ی نقره و قرآنِ کریم

 

حیرت‌آور است ری‌را

حالا هر که از روبه‌رو بیاید

بی‌تعارف صدایش می‌کنیم: بفرما!

امروز مسافر ما هم به خانه برمی‌گردد...

 

 

شعر، از سید علی صالحی

خوانش، به وقتِ روزهایِ پایانیِ اردی‌بهشت!

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۷/۰۲/۲۴
امید ظریفی

نظرات (۲)

خیلی قشنگ بود. :-)
پاسخ:
ممنونم (-:
قشنگ بود :)
پاسخ:
خواهش می‌کنم (-:

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">